از فریاد زنان تا خشم دانشجویان در ماجرای«نان»؛دسیسه سیاسی و سوءمدیریت
یکی از خونین ترین وقایع در تاریخ ایران،«بلوای نان» در ۱۷ آذر سال ۱۳۲۱ خورشیدی است، رویدادی که اگرچه در ظاهر واکنشی خودجوش به کمبود نان و کیفیت اسفبار آن بود، اما لایه های عمیقی داشت. به گزارش خبرنگار مهر، تاریخ معاصر ایران، بهویژه در سالهای اشغال کشور توسط متفقین در جریان جنگ جهانی دوم، […]
یکی از خونین ترین وقایع در تاریخ ایران،«بلوای نان» در ۱۷ آذر سال ۱۳۲۱ خورشیدی است، رویدادی که اگرچه در ظاهر واکنشی خودجوش به کمبود نان و کیفیت اسفبار آن بود، اما لایه های عمیقی داشت.
به گزارش خبرنگار مهر، تاریخ معاصر ایران، بهویژه در سالهای اشغال کشور توسط متفقین در جریان جنگ جهانی دوم، مملو از رخدادهایی است که در آنها فقر، سو مدیریت، قحطی و ناآرامیهای سیاسی در هم تنیده شدهاند. یکی از برجستهترین و در عین حال خونینترین این وقایع، «غائله نان» یا «بلوای نان» در ۱۷ آذر سال ۱۳۲۱ خورشیدی است. رویدادی که اگرچه در ظاهر واکنشی خودجوش به کمبود نان و کیفیت اسفبار آن بود، اما در بطن خود لایههای عمیقی از سوءمدیریت دولتی، دخالتهای بیگانگان، رقابتهای پنهان دربار پهلوی دوم با دولت وقت و نقشآفرینی اقشار مختلف اجتماعی از جمله دانشجویان و زنان را پنهان داشت.
ایران در محاصره قحطی
برای درک صحیح وقایع ۱۷ آذر، باید نگاهی به وضعیت ایران در سال ۱۳۲۱ انداخت. پس از شهریور ۱۳۲۰ و اشغال ایران، شیرازه امور اقتصادی و امنیتی کشور از هم پاشید. با وجود اعلام بیطرفی، ایران به «پل پیروزی» متفقین تبدیل شد، اما هزینه این پیروزی را مردم ایران با گرسنگی و فقر پرداختند. نیروهای اشغالگر اولویت خود را تأمین آذوقه سربازان خود قرار دادند. آنها با استفاده از سیستم حملونقل ایران برای ارسال ملزومات به جبهه روسیه، عملاً شبکه توزیع داخلی را فلج کردند.
در پاییز ۱۳۲۱، دولت احمد قوام بر سر کار بود. قوام که خود را سیاستمداری مقتدر میدانست، وعده داده بود که بحران نان را حل کند. او حتی «وزارت خواربار» را تأسیس کرد و مستشاران آمریکایی مانند «شریدن» را برای ساماندهی امور استخدام نمود. اما واقعیت کف جامعه چیز دیگری بود.
تورم افسارگسیخته و چاپ اسکناس بدون پشتوانه برای تأمین مخارج نیروهای متفقین، قدرت خرید مردم را به صفر رسانده بود، در چنین اتمسفر ملتهبی، جامعه تنها به جرقهای نیاز داشت تا منفجر شود
نان که قوت غالب مردم محسوب میشد، نایاب شد و آنچه هم که عرضه میشد، کیفیت دهشتناکی داشت. نانواها و سیلوها برای جبران کمبود گندم، آرد را با خاکاره، شن، ماسه و ناخالصیهای دیگر مخلوط میکردند. اصطلاح «نان سیلو» در آن زمان مترادف با نانی سیاه، بدبو و غیرقابلهضم بود که خوردن آن بیماریهای گوارشی متعددی را برای مردم به همراه داشت. احتکار گندم توسط ملاکان بزرگ و عدم توانایی دولت در حمل غله از نقاط پرمحصول به تهران، وضعیت را به نقطه انفجار رسانده بود. تورم افسارگسیخته و چاپ اسکناس بدون پشتوانه برای تأمین مخارج نیروهای متفقین، قدرت خرید مردم را به صفر رسانده بود. در چنین اتمسفر ملتهبی، جامعه تنها به جرقهای نیاز داشت تا منفجر شود.
پیشگامی دانشجویان و دانشآموزان
صبح روز سهشنبه ۱۷ آذر ۱۳۲۱، این جرقه زده شد. برخلاف بسیاری از شورشهای کور، هسته اولیه این حرکت کاملاً مدنی و با محوریت قشر تحصیلکرده شکل گرفت. دانشجویان دانشگاه تهران و دانشآموزان مدارس دارالفنون و ایرانشهر، در اعتراضی هماهنگ کلاسهای درس را تعطیل کردند. هدف آنها رساندن صدای اعتراض خود به گوش مسئولان در مجلس شورای ملی و کاخ مرمر بود. آنها نمیخواستند خشونت کنند؛ شعار آنها «نان» بود.

دانشجویان با نظم و ترتیب به سمت میدان بهارستان حرکت کردند. آنچه در ساعات اولیه صبح رخ داد، تصویری از یک مطالبهگری آگاهانه بود. نمایندگان دانشجویان خواستار دیدار با نمایندگان مجلس و نخستوزیر بودند تا بگویند مردم در حال تلف شدن از گرسنگی هستند. اما به تدریج که جمعیت به سمت بهارستان سرازیر شد، بافت جمعیت تغییر کرد. مردمی که ساعتها در صفهای طولانی نانواییها ایستاده و دست خالی برگشته بودند، به صفوف دانشجویان پیوستند.
در این میان، نقش زنان بسیار پررنگ و تعیینکننده بود. زنانی که مسئولیت مستقیم سیر کردن شکم فرزندان خود را بر عهده داشتند و بیش از هر قشر دیگری فشار قحطی را لمس میکردند، با خشم و استیصال به خیابانها آمدند. حضور زنان در این غائله، نمادین و تأثیرگذار بود. آنها دیگر تماشاچی نبودند؛ بلکه با شعارهای تند و تیز، بیکفایتی دولت را فریاد میزدند.
یکی از شعارهای معروف آن روز که توسط مردم و زنان تکرار میشد، مضمون اعتراضی تلخی داشت: «نان و پنیر و پونه، قوام گشنمونه» و یا شعارهای تندتری که مستقیماً کیفیت نان را هدف قرار میداد. این حضور گسترده زنان و دانشجویان، مشروعیتی عمومی به اعتراض بخشید و نشان داد که بحران نان، نه یک مسئله سیاسی صرف، بلکه یک بحران تمامعیار انسانی است.
انفجار خشم؛ از اعتراض تا غارت
وقتی جمعیت انبوه به مقابل مجلس شورای ملی در میدان بهارستان رسیدند، با درهای بسته مواجه شدند. هیجان و خشم عمومی با بیتوجهی مسئولان ترکیب شد و فاجعه را رقم زد. دانشجویان و دانشآموزان که در خط مقدم بودند، با سخنرانیهای آتشین سعی در هدایت جمعیت داشتند، اما ورود عناصر مشکوک و همچنین شدت خشم گرسنگان، کنترل را از دست آنان خارج کرد. جمعیت با فشار درهای مجلس را شکستند و وارد صحن شدند. نمایندگان مجلس که وحشتزده بودند، از درهای پشتی فرار کردند و برخی نیز در دستشوییها و زیرزمینها پنهان شدند.
زنانی که مسئولیت مستقیم سیر کردن شکم فرزندان خود را بر عهده داشتند و بیش از هر قشر دیگری فشار قحطی را لمس میکردند، با خشم و استیصال به خیابانها آمدند، حضور زنان در این غائله، نمادین و تأثیرگذار بود. آنها دیگر تماشاچی نبودند؛ بلکه با شعارهای تند و تیز، بیکفایتی دولت را فریاد میزدند
در این مرحله، ماهیت اعتراض تغییر کرد. آنچه به عنوان تظاهرات دانشجویی آغاز شده بود، به شورشی تمامعیار تبدیل شد. معترضان خشمگین به تالار جلسات ریختند، صندلیها را شکستند، تابلوها را پاره کردند و اوراق اداری را به بیرون پرتاب کردند. برخی از نمایندگان که گیر افتاده بودند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. اما نکته قابل تأمل در این میان، تغییر جهت ناگهانی جمعیت به سمت خانه قوامالسلطنه بود.
خانه احمد قوام نخستوزیر که در نزدیکی میدان بهارستان قرار داشت، هدف بعدی بود. در اینجا بود که نقش «عوامل پنهان» پررنگتر شد. بسیاری از تحلیلگران تاریخی معتقدند که دربار و شخص محمدرضا پهلوی که دل خوشی از قوام نداشتند، سعی کردند بر موج این اعتراضات سوار شوند. عدم مداخله جدی نیروهای نظامی در ساعات اولیه حمله به مجلس و خانه قوام، این شائبه را تقویت میکند که شاید دستوراتی برای «تنبیه قوام» توسط مردم صادر شده بود.
خانه قوام غارت شد. مردمی که برخی از آنها گرسنه بودند و برخی دیگر فرصتطلب که در ادبیات سیاسی آن زمان به آنها لومپنها یا اوباش گفته میشد، هرچه در خانه بود را بردند یا تخریب کردند. این هرجومرج تا بعدازظهر ادامه یافت. شهر تهران عملاً از کنترل دولت خارج شده بود. مغازهها بسته شدند و صدای تیراندازیهای پراکنده به گوش میرسید.
سوءمدیریت و فساد سیستماتیک
اگرچه جرقه ۱۷ آذر با کمبود نان زده شد، اما ریشههای این واقعه بسیار عمیقتر از یک کمبود ساده بود. در گزارشها و اسناد تاریخی، چندین عامل کلیدی به عنوان زمینهساز این بحران شناسایی شدهاند:
نخست، ناکارآمدی وزارت خواربار و مستشاران خارجی بود. دولت قوام با تبلیغات فراوان وزارت خواربار را تأسیس کرد، اما این وزارتخانه به جای حل مشکل، به کانونی برای بوروکراسی و فساد تبدیل شد. مستشاران نیز شناخت درستی از ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران نداشتند و طرحهایشان اغلب روی کاغذ باقی میماند.

دیگر مسئله احتکار و سودجویی بود. بسیاری از زمینداران بزرگ و تجار وابسته به دربار یا مقامات دولتی، گندمها را در انبارها پنهان میکردند تا با قیمت بالاتر به خارجیها یا در بازار سیاه بفروشند. دولت نیز اراده یا توان برخورد با این «دانهدرشتها» را نداشت. در واقع، نان بود، اما نه برای مردم عادی.
علت دیگر، شکاف میان دولت و دربار بود. قوامالسلطنه سیاستمداری کهنهکار بود که تلاش میکرد قدرت شاه جوان را محدود کند. این مسئله باعث شده بود دربار از هر فرصتی برای تضعیف او استفاده کند. در ۱۷ آذر، شواهد نشان میدهد که ارتش که تحت فرمان شاه بود تعمداً در ساعات اولیه با مماشات برخورد کرد تا قوام تحقیر شود. اما وقتی کنترل اوضاع از دست دربار نیز خارج شد و شعارها رادیکالتر شد، ورق برگشت.
دربار و شخص محمدرضا پهلوی که دل خوشی از قوام نداشتند، سعی کردند بر موج این اعتراضات سوار شوند. عدم مداخله جدی نیروهای نظامی در ساعات اولیه حمله به مجلس و خانه قوام، این شائبه را تقویت میکند که شاید دستوراتی برای «تنبیه قوام» توسط مردم صادر شده بود
نمیتوان در این ماجرای نقش نیروهای خارجی را کم اهمیت دید. انگلستان و شوروی با فشار بر دولت ایران برای تأمین نیازهای خود، عملاً قحطی را به ایران تحمیل کردند. آنها همچنین از ابزار نان برای فشار سیاسی بر دولتها استفاده میکردند. هرگاه دولتی با سیاستهای آنها همسو نبود، ارسال محمولههای گندم به پایتخت با مشکل مواجه میشد.
سرکوب خونین و پایان ماجرا
عصر روز ۱۷ آذر، وضعیت تغییر کرد. قوام که خود را در خطر سقوط میدید و متوجه شده بود که این آشوب میتواند به قیمت جانش تمام شود، دستور برخورد شدید صادر کرد. از سوی دیگر، نیروهای اشغالگر انگلیسی و آمریکایی نیز احساس خطر کردند. آنها نمیخواستند ناامنی در تهران، خطوط تدارکاتی آنها را تهدید کند. بنابراین، نیروهای نظامی با تانک و زرهپوش وارد خیابانها شدند.
فرماندار نظامی تهران، سپهبد امیراحمدی وارد عمل شد. حکومت نظامی اعلام شد و دستور تیراندازی به قصد کشت صادر گردید. در میدان سپه و خیابانهای اطراف، مردمی که تا پیش از آن مشغول شعار دادن یا تماشای وقایع بودند، به رگبار بسته شدند. دانشجویان که آغازگر حرکت مسالمتآمیز بودند، حالا در میان آتش و خون گرفتار شده بودند. آمار دقیق کشتهشدگان هرگز به طور رسمی اعلام نشد، اما گزارشها از دهها کشته و صدها زخمی حکایت دارد. جنازهها به سرعت جمعآوری شدند و سکوتی مرگبار بر تهران حاکم شد.
نقش زنان در تداوم مقاومت
حتی در بحبوحه سرکوب، زنان نقش خود را ایفا کردند. گزارشهای تاریخی اشاره میکنند که در برخی محلات، زنان با ایجاد موانع ایذایی یا پناه دادن به جوانان فراری، سعی در مقابله با نیروهای نظامی داشتند. خشم مادرانی که فرزندانشان گرسنه بودند، با گلوله خاموش نمیشد. آنها نماد مظلومیت ملتی بودند که دولتشان توان تأمین اولیه ترین نیازشان یعنی نان را نداشت. اگرچه حرکت ۱۷ آذر سرکوب شد، اما فریاد زنان در آن روز، مشروعیت دولت قوام و حتی دربار پهلوی را به شدت خدشهدار کرد.
غائله ۱۷ آذر ۱۳۲۱، اگرچه تنها یک روز (و تا حدی روز بعد) به طول انجامید، اما پیامدهای بلندمدتی در فضای سیاسی ایران داشت.
اولاً، قوامالسلطنه پس از سرکوب شورش، انتقام سختی از رسانهها گرفت. او تمام روزنامهها و مجلات را توقیف کرد. برای مدتی طولانی، هیچ صدایی جز صدای دولت شنیده نمیشد. این اقدام، فضای خفقان را در کشور تشدید کرد و شکاف بین روشنفکران و دولت را عمیقتر نمود.
ثانیاً، اگرچه قوام توانست با مشت آهنین بر سر کار باقی بماند، اما حیثیت سیاسی او به شدت لطمه خورد. او که با ادعای حل بحران آمده بود، حالا مسئول کشتار مردم گرسنه شناخته میشد. این واقعه زمینه را برای سقوط کابینه او در ماههای بعد فراهم کرد.
ثالثاً، محمدرضا پهلوی که در سالهای اول سلطنت پایههای قدرتش لرزان بود، از این واقعه درس گرفت. او فهمید که میتواند از نارضایتی عمومی به عنوان اهرمی علیه نخستوزیران قدرتمند استفاده کند، اما همزمان دریافت که اگر ارتش را محکم در دست نگیرد، امواج خشم مردم میتواند تاج و تخت او را نیز با خود ببرد.
رابعاً، این واقعه نفرت مردم از نیروهای اشغالگر را عمیقتر کرد. مردم به عینه دیدند که نان آنها دزدیده میشود تا خرج جنگی شود که ربطی به آنها ندارد. این نفرت انباشته شده، بعدها در جنبشهای ملیگرایانه سالهای بعد بویژه در نهضت ملی شدن صنعت نفت، خود را نشان داد.
غائله ۱۷ آذر ۱۳۲۱، آیینهای تمامنما از وضعیت ایران در آغاز عصر پهلوی دوم بود. در این روز، دانشجویان و زنان پیشگام اعتراضی شدند که از بطن گرسنگی و فقر برخاسته بود. آنها نشان دادند که جامعه ایران حتی در زیر چکمه، نسبت به سرنوشت خود بیتفاوت نیست. نقش زنان در این واقعه، فراتر از یک حضور حاشیهای بود؛ آنها صدای وجدان جامعهای بودند که کارد به استخوانش رسیده بود. دانشجویان نیز به عنوان قشر آگاه، برای نخستین بار در تاریخ معاصر، نقشی چنین پررنگ در کف خیابان ایفا کردند و پیوندی میان دانشگاه و توده مردم برقرار نمودند.سوءمدیریت در توزیع نان، فساد اداری، و اولویت دادن به منافع بیگانگان بر جان مردم، درسهایی تلخ از این واقعه بود.
خونی که در سنگفرشهای بهارستان و میدان سپه ریخته شد، هزینه استقلال از دست رفته و عدالتی بود که در هیاهوی جنگ جهانی قربانی شده بود. این روز یادآور شد که امنیت غذایی و اولیات زندگی مردم و استقلال سیاسی، دو روی یک سکهاند و فقدان هر یک، دیگری را نیز به مخاطره میاندازد.
کد خبر ۶۶۷۵۸۵۶
-
روزی که تهرانیها برای نان بلوا کردند/ عکس
-
روایتی از قیام ۳۰ تیر/ نقش بارز آیتالله کاشانی در ابقای مصدق
-
شروع تفرقه بعد از پیروزی قیام ۳۰ تیر/ کودتای ۲۸ مرداد میوهچینی از یک سال جنگ نرم استعمار بود
-
قیام ۳۰ تیر الگوی پیروزی برابر استعمار/دوقطبیسازی راهکار دشمنان برای تسلط بر ایران
-
مصدق : اعتراف میکنم که راجع به استعفاء خطای بزرگی مرتکب شدم / آیت الله کاشانی : اگر در بازگشت دولت مصدق اقدام نکنید دهانه تیز انقلاب متوجه دربار خواهم کرد
-
قاتل بانوی گنبدی شناسایی و دستگیر شد
-
۲ کشته و ۲۰ زخمی در تصادف بزرگراه در شمال افغانستان
-
از فریاد زنان تا خشم دانشجویان در ماجرای«نان»؛دسیسه سیاسی و سوءمدیریت
-
خلیلی: بیتوجهی به مدیران برنامههای بهبود کسبوکار را بینتیجه میکند
-
دپوی ۳۶ هزار تن ماسه و نمک برای راهداری زمستانه در قزوین
-
تجهیز ۳۰۰ دستگاه و ۵.۵ میلیون لیتر محلول یخزدا برای زمستان در تبریز
-
خطر اجرای سیاست جدید ارزی دولت برای تالاسمیها
-
مدارس استان اردبیل فردا غیرحضوری شد
-
فهرست مراکز درمانی و زیبایی غیرمجاز اعلام شد
-
طرح آموزشی «همیار گاز» در بوشهر رونمایی شد
-
هشدار تخریب محصولات کشاورزی در ۲۴ استان؛ بارشها از شنبه تمام میشود
-
گذار به تجارت دادهمحور؛ اطلس تجارت ایران
-
اهل تهران بود، اما «ده شلمرود» را به همه معرفی کرد
-
آغاز فعالیت سامانه جدید بارشی از شب گذشته
-
قلعه نویی تکلیف حریفان تیم ملی را مشخص کرد/ یک تیم اروپایی باید باشد
-
نقشه آمریکا و جولانی برای منفجر کردن یک بمب ساعتی در عراق
-
هواشناسی اردبیل:وزش باد تند و شدید در اردبیل پیشبینی میشود
-
جزئیات حادثه تصادف خانواده سقاب اصفهانی اعلام شد
-
چرا امروز تهران تعطیل نشد؟
-
جزئیات دکتری پژوهش محور مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی؛ اعلام ظرفیت پذیرش
-
روزنامههای ورزشی دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴
-
روزنامههای اقتصادی دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴
-
روزنامههای صبح دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴
-
روزنامههای ورزشی یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴
-
روزنامههای اقتصادی یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴
- استعلام شرکت با کد ملی
- آلپاری
- تبلیغات گوگل ادز
- فروش خودرو کارکرده
- خرید دستگاه تصفیه آب
- تبلیغ در گوگل
- چاپ کارت ویزیت
- سرور اچ پی
- تور شفق قطبی اقساطی
- خرید دام زنده
- طراحی سایت تابان شهر
- گل افزون
- مهرینو
- تهران تایمز
- روزنامه آگاه
این مطلب بدون برچسب می باشد.







دیدگاهتان را بنویسید